Samstag, 31. Dezember 2011
Samstag, 24. Dezember 2011
لینک داونلود 5 کتاب ارزشمند
تولدی دیگر+پس از 1400 سال+فریب بزرگ قرن ما+پاسخ به تاریخ+کورش بزرگ و محمد ابن عبدالله
Mittwoch, 21. Dezember 2011
رضا فاضلی: هر کس شرف داشته باشد از اسلام فاصله دارد
لینک داونلود دو کتاب ارزشمند تولدی دیگر و پس از 1400 سال
Montag, 19. Dezember 2011
پس اون مدعیان دروغین حمایت از جنبش ملت ایران کجا قایم شدن؟
Sonntag, 11. Dezember 2011
Samstag, 10. Dezember 2011
آنگاه که کینه و عناد،چشم خرد را کور میکند
Donnerstag, 8. Dezember 2011
سخنان حمید تقوایی از حزب کمونیست کارگری در مورد کورش بزرگ
Montag, 5. Dezember 2011
اندیشه کن
Donnerstag, 17. November 2011
Montag, 14. November 2011
Mittwoch, 9. November 2011
ناراحت نشیم ولی ما همینیم که میبینیم. پس معجزه بی معجزه!
بیایم صادق باشیم. انتقاد کارو از این بدتر نمیکنه. تا وقتی در مغزمون احترام به قانون و رعایتش جوونه نزده و زبانی به جز زور و تجاوز و باطوم وسایر آلات سرکوب رو نمیشناسیم ،از هیچ فرد و یا حزبی انتظار معجزه سیاسی و رهنمود به آزادی رو نداشته باشیم .یک ملت برای آزادی باید لیاقتشو هم داشته باشه.
میدونم الان بعضیها میگن این اتفاقات در همه جا میافته ولی یادمون نره که این اتفاقات در هیچ کجای دنیا مثل مملکت ما عادی و فراوون نیست و به عبارت دیگه واقعا اتفاقه و پیش اومده. اگر در همه جای دنیا میتونیم با مرور تاریخ ورزشیشون تک و توک موارد گیر بیاریم و با افتخار ازش یاد کنیم و اونارو همریف فرهنگی خودمون بدونیم اینو هم بدونیم که در ایران؛دیدن و شنیدن اتفاقاتی از این دست و یا حتی بسیار بدتر، سالیان دراز هست که عادی و رایجه حالا این از عجایب بوده که با این سانسور اخبار و وقایع در ایران،گاهی کلیپهایی بیرون میاد.
اگه میشد از تمامی این نمونه های عینی فرهنگی در کشورمون گذارش مصور، فیلم و مستند داشت واقعا از اینکه اسم آزادی و دموکراسی و کورش بزرگ رو بیاریم هم باید شرم میکردیم و ساکت میشدیم. با احترام به همه کسانی که سعی در آگاهی ملت اکثرا نادان و ناسپاس ایران دارن.
Donnerstag, 27. Oktober 2011
پا در میانی آمریکا برای تحمل دو جناح در حاکمیت جمهوری اسلامی
کلینتون: حمایت نکردن از جنبش سبز به دلیل عدم تمایل رهبران جنبش بود
Dienstag, 25. Oktober 2011
مقدمه ای از داریوش همایون در ابتدای سفر نامه خوزستان(رضاشاه بزرگ)
روشنفکرنماهایی که ایران را به خاک سیاه نشاندند بشناسیم
Freitag, 21. Oktober 2011
از “روشنفکرى دینی” به آزادى و دمکراسى راه نیست!
٢۵اردیبهشت ١٣٨٣ / May 14, 2004
پس از گذشت سال ها از نظرات استاد صدرالدّین الهى، اینک مى توان گفت که آن صداى تنها نه تنها دیگر تنهانیست، بلکه کتاب ها و گفتگوهاى دکتر على میرفطروس بازتاب گسترده اى در میان روشنفکران ما داشته و به یمن این بحث ها و بررسى ها امروزه ما شاهد پیدایش موج نوینى از روشنفکران هستیم که برخلاف گذشته، نه بر “منافع حزبى” یا “مصالح ایدئولوژیک” بلکه براساس منافع ملى ما به تاریخ و رویدادهاى تاریخى نظر مى کنند. اهمیت تاریخى این بحث ها از جمله در اینست که زمانى انتشار یافته اند که بقول منتقدى “کمتر کسى را کشش و جسارت ورود بدان ها بود. چنین عبورى از خط قرمز و سنت شکنى در سنجشگرى تاریخى، خود بدعتى شد براى نویسندگانى که بعدها مضمون بحث هاى میرفطروس را محور تحقیقات خویش قرار داده اند“… عقاید و آثار میرفطروس براى روشنفکران جوامع اسلامى (خصوصا کشورهاى حوزه تاریخ و تمدن ایرانى) نیز الهام بخش و راهگشا بوده و به آنان جهت درک علل و عوامل تاریخى عقب ماندگى هاى کشورشان و شیوه برون رفت از آن، یارى کرده است.
گفتگوى حاضر، فرصت دیگرى است براى پرداختن به دین، سیاست و روشنفکرى در ایران “تا چه قبول افتد و چه در نظر آید”.
آنچه در اوّل مى توان گفت اینست که “روشنفکرى”(چنانکه از نامش هم پیداست) با فکر و عقل نقّاد و پرسشگر تعریف مى شود، در حالیکه دین جوهر خود را از “ایمان” و “باورهاى یقینى” و از پیش داده شده مى گیرد. به عبارت دیگر: فکر و عقل نقّاد و پرسشگر، پایه اساسى روشنفکرى است در حالیکه دین بخاطر ذات ایمانى و یقینى خویش از تحقیق و عقل پرسشگر و نقاد گریزان است. بقول علماى اسلامى: “من تمنطق، تزندق” یعنى منطق و استدلال منطقى انسان را کافر(زندیق) مى کند! بنابراین: اطلاق “نواندیشان دینى” به دوستان شاید صحیح تر و دقیق تر باشد.
می دانیم که در قبل از انقلاب اسلامى، مرحوم دکتر شریعتى با بازگشت به مذهب(بعنوان یک استراتژى و یک ایمان) و به اسلام(بعنوان یک ایدئولوژى) کوشید تا در یک “توحید فکرى” جامعه اى را سازمان دهد که در آن “جو فکرى مشابه بوجود آید، جامعه اى که در همه جاى آن بتوانیم اکسیژن اسلام را تنفس کنیم، جامعه اى که مذهب بعنوان یک استراتژى، و اسلام بعنوان یک ایدئولوژى، همه عرصه هاى فکرى، فرهنگى، ارزشى، اخلاقى، سیاسى و اجتماعى را در بر مى گیرد“. دکتر شریعتى با چنان اعتقادى معتقد بود که: “آزادى، دموکراسى و لیبرالیسم غربى، چونان حجاب عصمت بر چهره فاحشه است” یا “آزادى و دموکراسى هدیه بورژوازى و لقمه چرب و شیرین مسمومى است که با صد منت به ما اعطا مى کنند“(براى یک بحث مستند در این باره نگاه بفرمائید به: “ملاحظاتى در تاریخ ایران”، چاپ چهارم، بخش سوم).
خوب! با این افکار و آرمان هاى دکتر شریعتى و به همت “روشنفکران دینى” و “ملّى مذهبى” ما، چنین جامعه اى با انقلاب اسلامى سال ۵۷ مستقر گردیده و الان ۲۵ سال است که همه ما از برکات و حسنات آن برخورداریم که “انقلاب فرهنگى”، “پاکسازى دانشگاه ها” و ایجاد “دانشگاه اسلامى” روشنفکران دینى از نمونه هاى آنست، حالا همین دوستان با “قبض و بسط شریعت” و با “چاق و لاغر کردن دین” مى خواهند “سنت دینى را در کنار آزادى بنشانند”!! و به این ترتیب: “با مشکل دنیاى مدرن کنار بیایند”؟!
من فکر مى کنم که این دوستان نه با “آزادى و دنیاى مدرن” بلکه ابتدا باید با خودشان کنار بیایند زیرا اینهمه دست و دلبازى فکرى، شایسته یک روشنفکر واقعى نیست. فروتنى و صداقت اخلاقى حکم مى کند که این دوستان با نقد روشن و شفاف از گذشته فکرى و ایدئولوژیک خویش، ابتدا به گسست قطعى از “سنت”(سنت فکرى ضد آزادى و ضد تجدّد) برسند و بعد به “روشنفکرى” و راهگشائى براى جهان و جامعه بپردازند.
از متولّیان آثار دکتر شریعتى(که ظاهرآ به روش علمى و آکادمیک هم مجهز هستند) مى توان پرسید که این “اسناد کهن تاریخى” و این “اطلاعات در طول ۱۴ قرن به همه زبان ها و حتى لهجه هاى محلى اسلامى“(؟) کدام یا کدام ها بوده و اساسآ نظر این دوستان در باره “فاطمه”(بعنوان سمبلى براى زنان ایران) چیست؟ من فکر مى کنم پاسخ به این سئوالات خدمتى است که این دوستان مى توانند نسبت به خوانندگان آثار دکتر شریعتى انجام دهند و در “توهم زدائى” از عقاید وى همّت کنند. همین جا بگویم که من در “حسن نیت” و صداقت دکتر على شریعتى، دکتر سروش و دیگران تردیدى ندارم امّا دیده ایم که جاده جهنم گاهى از مسیر “حسن نیت” مى گذرد.
بقول “کارل پوپر” ما باید عادت دفاع از “مردان بزرگ ” را ترک کنیم، چرا که این “مردان بزرگ” با حمله به عقل و آزادى، خطاهاى بزرگ مرتکب شده اند. “پوپر” این دسته از روشنفکران را -که با اندیشه هاى خویش راهگشاى حکومت هاى جبّار بوده اند- “پیامبران دروغین” مى نامد.
من فکر مى کنم که بدون نقد شجاعانه از گذشته فکرى خویش و بدون گسست قطعى از سنت هاى ایدئولوژیک(چه دینى و چه لنینى) روشنفکران ما قادر به پل زدن بسوى آزادى، دموکراسى و تجددّ نخواهند بود. کسانى که دیروز با تأویل و تفسیرهاى خودسرانه، از آیات قرآن، سوسیالیسم و جامعه بى طبقه توحیدى استنتاج کردند و امروز با ابزار “هرمنوتیک” مى خواهند از دل یک دین تمام خواه و توتالیتر، “مردم سالارى دینى” یا “حکومت دموکراتیک دینى” استخراج کنند در واقع هم به مردم سالارى ضربه مى زنند و هم به دموکراسى و تجددّ ملّى. از بطن عقیم یک دین تمام خواه و عقل ستیز، هیچ فکر و متفکّرى زاده نشد و نخواهد شد، هم از این روست که بقول دکتر عبدالکریم سروش: “تمدّن اسلامى اساسآ “فقیه پرور” بوده نه “فیلسوف پرور” و فرهنگساز”!
Donnerstag, 20. Oktober 2011
Mittwoch, 28. September 2011
لینک داونلود 6 کتاب ارزشمند
https://rapidshare.com/files/761675958/Pas_Az_1400_Sal.pdf
https://rapidshare.com/files/1855014700/tavalodi_digarr.pdf
https://rapidshare.com/files/3500871362/pasokh_be_tarikh.pdf
https://rapidshare.com/files/3962048163/Farib_Bozorg_Gharn_Ma.pdf
https://rapidshare.com/files/1026596841/koroshe_bozorg_va_mohammad_ebne_abdollah.pdf
https://rapidshare.com/files/4013416747/safarnamee_mazandarann.pdf
Donnerstag, 22. September 2011
شعری زیبا منصوب به وحشی بافقی و یا وفادار اسطهبانی!
روز مرگم
Freitag, 9. September 2011
تحریف واقعیات را نپذیریم
Mittwoch, 7. September 2011
احزاب و اصلاح طلبان در جمهوری اسلامی!!!
ايران / سياسی
امیر خرم: تصمیم نهضت آزادی ایران به خودداری از ادامه فعالیت سیاسی
گزارش ها از ايران حاکی از بازداشت شماری از اعضای نهضت آزادی ايران توسط دستگاه های امينيت جمهوری اسلامی است.
اين بازداشت ها پس از تصميم اين تشکل سياسی به خودداری از ادامه فعاليتش در پی احضار پنج تن از اعضای رهبری نهضت آزادی ايران به وزارت اطلاعات پيش از روز عاشورای سال جاری صورت گرفته اند.
نهضت آزادی ايران در ۳۰ سال گذشته همواره تحت فشارهای امنيتی قرار داشته است.
امير خرم، تحليلگر سياسی در تهران، که تا زمان تصميم نهضت آزادی ايران به خودداری از ادامه فعاليتش، از اعضای رهبری آن به شمار می رفت، دو روز پيش از بازداشت توسط ماموران وزارت اطلاعات، در گفت و گو با «راديو فردا» درباره دليل تصميم اين تشکل سياسی سخن گفته است.
رادیو فردا: آقای خرم، دلیل نهضت آزادی برای خودداری از ادامه فعالیتش چه بوده است؟
امیر خرم: مقام های وزارت اطلاعات در پی احضار پنج تن از اعضای رهبری نهضت، خواستار توقف فعاليت ما شدند و گفتند در صورت عدم توقف فعاليت نهضت آزادی ايران، با آن برخورد خواهند کرد. پس از آن، نهضت توانست شورای مرکزی خود را تشکيل دهد و درباره اين مسئله بحث کند.
در نهايت، با توجه به مجموعه فشارهايی که در حال حاضر بر روی نهضت آزادی وارد می شود و با توجه به اينکه هم اکنون هم دبير کل نهضت آزادی با وجود کهولت سن و بيماری، در زندان به سر می برد و فشارهايی که به اعضا نهضت وارد می شود و اينکه فضای موجود، متاسفانه فضای مناسبی برای فعاليت گروهايی ماننده نهضت آزادی نيست، بنا به اين دلايل، شورای مرکزی نهضت تشخيص داد که در حال حاضر از ادامه کار حزبی خودداری کند.
بر همين اساس، تصميم گرفته شد که نهضت آزادی عملا تا اطلاع ثانوی فعاليت حزبی نداشته باشد تا انشاالله شاهد روزی باشيم که شرايط مناسبی بر کشور حکمفرما باشد و امکان فعاليت برای گروه هايی که بنابر اعتقاداتشان می خواهند در چهارچوب قانون اساسی فعاليت کنند و ديگران را هم به مدنيت و حرکت در چهارچوب قانون اساسی دعوت کنند، فراهم باشد.
من شخصا اميدوارم اين روز را هر چه زودتر ببينم که فضا برای فعاليت احزاب فراهم باشد.
آيا در ديدار مقام های وزارت اطلاعات و اعضای نهضت آزادی به اين نکته اشاره شد که چرا دولت درخواست کرده است که نهضت آزادی به فعاليت های خود خاتمه دهد؟
در آن جلسه به دوستان نهضتی اعلام شد که از نظر ما، گروه سياسی شما، يک حزب يا مجموعه برانداز محسوب می شود.
به دوستانمان در نهضت گفتند که «درست است که شما در چهارچوب قانون فعاليت می کنيد، اما همين فعاليت شما در چهارچوب قانون و اينکه شما خواهان تغيير در سياست های حاکم هستيد، ملاک براندازی نرم است و به همين خاطر هم نيروهای امنيتی قصد برخورد با شما را دارد.»
همچنين به صراحت به ما گفتند که نگران پرداخت هيچ هزينه ای در اين زمينه نيستند و هر هزينه ای لازم باشد، پرداخت می کنند.
مقام های وزارت اطلاعات به دوستان نهضتی گفتند که «به نفع شما نيست که از خواست ما سرپيچی کنيد.» مجموعه دوستان ما هم با توجه به برآيند و بررسی تمام شرايط موجود، ديدند که در شرايط فعلی به صلاح نيست ما بخواهيم با اين نيروها به طورمستقيم سر شاخ بشويم و در آن صورت نيز چيزی عايدمان نخواهد شد.
آنچه که برای دوستان ما در نهضت مهم است اين است که پرداخت هزينه فردی هيچ نگرانی ندارد. آنها نگران اين قضايا نيستند. بلکه آن چيزی که در شورای مرکزی نهضت درباره آن بحث شد و محور مباحث ما بود، اين بود که در شرايط فعلی، زندان رفتن دوستان نهضتی ما در راستای امنيت و منافع ملی و مصالح کشور هست يا خير.
اکثريت دوستان اعتقاد داشتند که در شرايط فعلی اين امر نه تنها کمکی به تثبيت امنيت ملی کشورنمی کند و در جهت مصالح کشور نيست، بلکه اوضاع را بيش از پيش به مخاطره می اندازد و وضعيت را بی ثبات تر از پيش می کند و ما نبايد به اين قضايا و شرايط ناپايدار دامن بزنيم.
فکر می کنيد اين نوع برخوردها با تشکل های سياسی که به دنبال راه حل های مسالمت آميز برای تغيير و تحول در جامعه ايران هستند، چه نتيجه ای در بر خواهد داشت؟
خود بنده در سال ۱۳۸۰ يک دوره زندان را تجربه کردم. وقتی از زندان بيرون آمدم، يکی از همين آقايان اطلاعاتی پيش من آمد و به من گفت که سعی کنم ديگر فعاليت سياسی نکنم. من در آن زمان برای ايشان مثالی زدم که متاسفانه آن مثال هنوز هم مصداق دارد.
به او گفتم که جمهوری اسلامی مانند يک قلعه است که جمعی در آن زندگی می کنند و جمعی هم بر اين قلعه حاکمند. گروه های قانونی مانند نهضت آزادی و ساير احزاب قانونی، مانند خندقی هستند که دور تا دور اين قلعه کنده شده است.
رسالت و وظيفه ما به عنوان يک گروه اپوزيسيون اين است که هر کسی که از رفتار حاکمان قلعه ناراضی بود و خواست از قلعه بيرون برود، طبيعتا می افتد در درون نيروهای اپوزيسيون و ما وظيفه داريم نگذاريم آنها به سمت نيروهای مقابل بروند که نيروهای برانداز هستند و آماده جذب اين نيروها هستند تا عليه قلعه فعاليت کنند.
من آن روز به آن مامور امنيتی گفتم که سعی نکنيد اين خندق را پر کنيد. چون وقتی شما اين کار را بکنيد، آنهايی که از درون اين قلعه فرار می کنند بر اساس جاده ای که شما برايشان ترسيم کرده ايد، مستقيم به سمت نيروهای برانداز می روند.
الان هم همين پيام روشن و شفاف را می شود به آقايان داد. در شرايط بعدی و در فردای امروز که اين نيروهای پايبند قانون حضور نداشته باشند، کسانی سردمدار اعتراضات مردمی خواهند شد که ممکن است اساسا اعتقادی به نظام نداشته باشند.آن وقت است که نه از تاج، نشان خواهد بود و نه از تاجنشان . ما نگران اين هستيم.
Dienstag, 16. August 2011
Dienstag, 9. August 2011
فیلم مستند ایران در جستجوی دموکراسی
براستی ما کجا بودیم و داشتیم به کجا میرفتیم و با خودمان چه کردیم؟چگونه یک مشت شیاد و کمونیست گمراه و یکعده به اصطلاح روشنفکر بی خبر،مردم را به دنبال خود کشیدند و انقلاب راه انداختند. چگونه دستگاههای تبلیغاتی خارجی ،سالها محیط را بر ضد ایران مسموم کردند و از آخوندها قهرمان ساختند. چگونه کشوری که داشت به سرعت رو به ترقی و دموکراسی و رفاه میرفت در دوزخ حکومت آخوندی سرنگون شد.قسمتهایی از این فیلم تحت عنوان ایران در جستجوی دموکراسی گرد آوری گردیده تا مردم ایران گذشته نزذیک خود را فراموش نکنند و برای رسیدن به آینده ای بهتر از آن الهام بگیرند.این فیلم از سایت انجمن پادشاهی ایران گرفته شده و متن فوق با اندکی تصرف عینا از بخش یک و دو فیلم گرفته شده است
Samstag, 6. August 2011
ترویج بی هویتی تحت عنوان دشمنی با نژاد پرستی و فاشیسم!
Montag, 18. Juli 2011
قطع صدای استاد فولادوند در دقیقه 14 مصاحبه با صدای آمریکا به سفارش آقای علیرضا نوری زاده!
Montag, 11. Juli 2011
شعری از آیت الله صافی گلپایگانی در کوبیدن مکتب و تاریخ ایرانی و مدح مکتب و تاریخ سراسر جنایت اسلام
۲۳ فروردين ۱۳۹۰ |
بخش خبری الف آیت الله صافی گلپایگانی با سرودن شعر جدیدی از ترویج مکتب ایرانی و کوروش گرایی انتقاد کرد. در شعر آیت الله العظمی صافی گلپایگانی ضمن انتقاد از کوروش گرایی و طرح مباحث جاهلی از ولایت اهل بیت(ع) و دین مبین اسلام به عنوان راههای رسیدن انسان به رستگاری در دنیا و آخرت یاد کرد. در شعر این مرجع تقلید همچنین به گسترش عدل و عدالت و برچیده شدن ظلم در دوران پس از ظهور حضرت مهدی موعود(عج) نیز اشاره شده است. به گزارش الف، سروده جدید آیت الله صافی گلپایگانی بدین شرح است: ما را ز کورش و کی و جم اعتبار نیست / فخری به داریوش و به اسفندیار نیست مرده است دور رستم و سیروس و کیقباد / ما را به جاهلیّت آن دوره کار نیست در سایه محمد(ص) و آل محمدیم / برتر از این برای بشر افتخار نیست ابناء دین و سوره توحید و کوثریم / بر دل ز کفر و شرک و شرارت غبار نیست اسلام، اعتقاد و نظام و هویت است / هر کس نداشت در دو جهان رستگار نیست اندر دژ ولایت و حِصن امامتیم / مانند این حصار به گیتی حصار نیست ما امت عدالت و صلح و اخوتیم / در ما نفاق و شیطنتِ دیوسار نیست از جاهلیّتِ مجوس نگیریم رسم و راه / ما را به جز ولایت مهدی (عج) شعار نیست اعلام «ان اکرمکم» باشد این پیام / در کیش ما به رنگ و نژاد اعتبار نیست گر مدعی تلاش به توهین ما کند / با او بگو که از تو جز این انتظار نیست تو باش و هفت خوان و خرافات و تُرَّهات / راهی که میروی ره پروردگار نیست زنده است دین احمد(ص) و قرآن و اهل بیت(ع) / اَکمل از آن طریق سوی کردگار نیست یارب رسان امام زمان منجی جهان / فرّخ زمان او که در آن، کار عار نیست پر میکند ز عدل به امرِ خدا زمین / بهتر ز عصر دولت او روزگار نیست آئین دین مداری و تقوی شود رواج/ رسم فساد و شرب مدام و قمار نیست مؤمن عزیز گردد و کافر شود ذلیل / مرد خدا به دورهی او خوار و زار نیست گرفته شده از سایت:http://alef.ir/1388/content/view/100058/ |