Dienstag, 16. August 2011

Dienstag, 9. August 2011

فیلم مستند ایران در جستجوی دموکراسی

در سال 1355 یک گروه نویسنده و فیلمبردار از خبرنگاران خارجی برای بررسی در باره وضع حقوق بشر به ایران آمدند. این گروه تحت تاثیر تبلیغاتی که در آن روزها بر ضد رژیم شاهنشاهی ایران میشد خیال میکردند با یک کشور بسته سر و کار دارند و وقتی به آنها امکان این داده شد که به هر جای کشور که میخواهند بروند و با هر کسی که میخواهند گفتگو کنند خیلی شگفت زده شدند.این گروه چند ماه در ایران ماندند و سرتاسر کشور را گشتند و با افراد بی شماری گفتگو داشتند. حتی به زندانها رفتند و با هر زندانی سیاسی که خواستند مصاحبه کردند و کم کم نظرات غلطی که داشتند تغییر کرد.سازمانهای چپی و گروههای دانشجویی ایرانی که در خارج فعالیت داشتند به آنها گفته بودند که در ایران 100/000 زندانی سیاسی هست و زندانیان را شکنجه میدهند،در مملکت اختناق هست و هیچکس نمیتواند حرف بزند. به آنها سالها و سالها تلقین کرده بودند که در آمد نفت مملکت تلف میشود و برای مردم کاری صورت نمیگیرد. حتی هزینه های دفاعی ایران را برای دور ریختن پول مملکت جلوه داده بودند. گروه خبرنگاران بعد از بررسیهای زیاد متوجه شدند بین وضع ایران و تبلیغات عوامل دست چپی و سازمانهای دانشجویان ایرانی در خارج،فاصله زیادی است. تعداد زندانیان که بیشترشان عضو سازمانهای تروریستی بودند از 3000 نفر تجاوز نمیکرد. کسانی را که در غرب شهرت داده بودند زیر شکنجه فلج شده اند از دور بدون اینکه متوجه باشند و بتوانند خود را به حالت فلجی بزنند فیلمبرداری کردند و دیدند که سالم هستند. کسان دیگری را که شهرت داشت زیر شکنجه کشته شده اند سالم و سرحال یافتند.در این بررسیها آنها خود را با جامعه ای که خود را به سرعت پیش میراند و با همه مشکلات و کمبودها و معایب خود،از بیشترکشورهای جهان وضع بهتری داشت روبرو یافته و تحت تاثیر برنامه های نو سازی ایران قرار گرفتند و کوششهای ایرانیان در هر سطح به جبران عقب ماندگی 1000 ساله برای رسیدن به پای کشورهای پیشرفته از نظر آنها دور نماند. بیش از هر چیز آنها از تفاوت میان تصورات و پیشداوریهایی که خود در باره محمد رضا شاه داشتند و حقیقت شخصیت و دستاوردهای او شگفت زده شدند.به جای یک دیکتاتور خون آشام که ثروت مملکت را خودش خرج میکرد با مردی مواجه شدند که تمام فکر و ذکرش متوجه پیشرفت ایران بود و در باره اوضاع ایران اطلاعات وسیعی داشت و دایم کار میکرد و میخواست که به مردمش همه چیز بدهد و به پشتیبانی مردم از طرح هایش برای باز گرداندن عظمت ایران دلگرم بود. آنها ساعتها فیلم از از جنبه های مختلف اوضاع ایران تهیه کردند . از روستاها و شهر ها و مناطق عقب افتاده تا پیشرفته،زندانها و دانشگاهها و نیروهای دفاعی،از مسایل داخلی و روابط خارجی و نام فیلم خود را در جستجوی دموکراسی نهادند. به نظر آنها ایران کشوری بود که داشت مقدمات رسیدن به دموکراسی را فراهم میکرد. با ساختن زیر بنای اقتصادی و اجتماعی و با گسترش آموزش،آزاد کردن روستاییان،سهیم کردن کارگران  و بالا بردن سطح زندگی عموم افراد ملت،جامعه را برای حکومت دموکراسی آماده میساخت. فیلم آنها تملق آمیز نبود و حکومت ایران در برداشتهای آنان مداخله ای نکرده بود. آنها ناظرانی بودند که با پیشداوری و نظر مخالف به ایران آمده بودند ولی واقعیاتی را که میدیدند منصفانه ضبط کردند.
براستی ما کجا بودیم و داشتیم به کجا میرفتیم و با خودمان چه کردیم؟چگونه یک مشت شیاد و کمونیست گمراه و یکعده به اصطلاح روشنفکر بی خبر،مردم را به دنبال خود کشیدند و انقلاب راه انداختند. چگونه دستگاههای تبلیغاتی خارجی ،سالها محیط را بر ضد ایران مسموم کردند و از آخوندها قهرمان ساختند. چگونه کشوری که داشت به سرعت رو به ترقی و دموکراسی و رفاه میرفت در دوزخ حکومت آخوندی سرنگون شد.قسمتهایی از این فیلم تحت عنوان ایران در جستجوی دموکراسی گرد آوری گردیده تا مردم ایران گذشته نزذیک خود را فراموش نکنند و برای رسیدن به آینده ای بهتر از آن الهام بگیرند.این فیلم از سایت انجمن پادشاهی ایران گرفته شده و متن فوق با اندکی تصرف عینا از بخش یک و دو فیلم گرفته شده است


بخش 1



بخش 2
.

بخش 3
.

بخش 4
.

بخش 5
.

بخش 6
.

بخش 7
.

بخش 8
.

بخش 9
.

Samstag, 6. August 2011

ترویج بی هویتی تحت عنوان دشمنی با نژاد پرستی و فاشیسم!

بارها گفته ام که هر چه میکشیم از به ظاهر روشنفکرانمان است.نوع پوشش،آرایش  و طریقه صحبت کردن مهم نیست آنچه مهم است آن است که کلمات را در بسته بندیهای فریبنده تزیین کرده و به خورد ملتی میدهند که در طول تاریخ ،بزرگترین مشکلش همانا بی هویتیست .مردمی  که در طول سده ها ،دشمنان آب و خاک و متجاوزین به پدران خود را ستایش میکند و برای تکریمشان بر سر گل و لای بمالد ؛محال است دردی جز بی هویتی داشته باشد و دریغا که به ظاهر اندیشمندان پارسی گویش چنین او را از هویت ایرانی و آریایی خود دور سازند و تلاش نخبگان راستین برای شناسایی هویت و انسجام در برابر دشمنان ضد میهنمان را اینچنین نقش بر آب سازد