Mittwoch, 28. November 2012

چگونگی دریافت لقب در ایران !




در ایران اگر مثل صفر پینه دوز که از طرف حزب خائن توده نام فامیل قهرمانی را صاحب شد و از وی به عنوان قدیمی ترین زندانی سیاسی زمان شاه نامبرده میشد پاسبانی را بدزدید و بعد با اره ان پاسبان را دو نیم کنید و بعد که دستگیر شدید و به زندان افتادید از جانب حزب توده لقب قهرمان میگیرد ، ولی حکومتی که شما را به جرم جنایات دستگیر کرده دیکتاتوری شاه لقب میگیرد .
اگر مثل احسان طبری ازسران حزب خائن توده باشید و در مدت عمرتان دو تا کتاب نوشته باشد آنهم در تمجید مارکسیسم لقب رفیق کبیرمیگیرد ولی اگر مانند رضا شاه ایران ویران زمان قاجار را به کشوری صاحب ارتش و راه آهن و دانشگاه و مرکز درمانی و آب آشامیدنی سالم و هزاران خدمات دیگر کنید لقب قلدر میگیرد.
اگر مثل شاملو اشعار و سوژه های شعرای آمریکای جنوبی را کش بروید و با ٤ کلاس سواد برای پروژه نامعلومی از دولت شاه تقاضای ٣ میلون دلار کنید و کارشناسان با سواد ان دوران با شما مخالفت کنند و شما دشمن شاه شوید و ادای سیاسیون را آنهم درپای منقل تریاک در آورید شاملو کبیر میشوید ، ولی اگر مثل نادر نادرپور میهن دوست واقیعت را بگوئید نامی از شما در جایی برده نمیشود .
اگر مثل خسرو روزبه در ارتش شاهنشاهی باشد و افسر توپخانه ولی چون عضو حزب توده هستید اسرار ارتش ایران را در اختیار شوروی قرار دهید و بعد هم گروه ترور تشکیل داده و روزنامه نگار مخالف شاه مانند محمد مسعود را ترور کنید تا شاه بدنام شود و حتی اعضای مخالف حزب را هم ترور کنید روزبه کبیر لقب میگیرد ولی دادستانی که شما را به جرم این همه جنایات محاکمه میکند جلاد لقب میگیرد.
اگر مانند مجاهدین در زمان شاه در اردوگاه های فلسطینی یا در بیابانهای بغداد با پول صدام یا در لیبی با پول قذافی یا در یمن با پول عربستان یا در کوبا با پول شوروی آموزش چریکی ببینید و در ایران دشمنان خلق یعنی پاسبان بیگناه و کارمند بانک را در زمان مصادره انقلابی بانک بکشید مجاهد قهرمان لقب گرفته ولی کسی که شما را دستگیر کرده تا جنایات دیگری مرتکب نشوید نوکر امپریالیسم جهانخوار است که البته بعد از شاه به پابوس ان امپریالیسم جهانخوار هم میشود رفت .
اگر نام شما خمینی باشد و ناگهان شرکتهای نفتی شما را مانند آس از آستین بیرون بیاورند و برایتان انقلابی کنند که جناب الاغ هم به آن "انقلاب" که برگشت به عصر حجر است قهقهه بزند لقب امام میگیرد و در اوصاف شما هادی خورسندی ها و سیاوش کسرایی ها اشعار میگویند و خدا را با امام شان به خواب شاه میاورند، ولی اگر محمد رضا شاه باشید که امنیت و آسایش و رفاه و اقتصاد ثابت و مقتدر داشته باشد لقب شاه خائن و دیکتاتور میگیرد .
اگر مانند رفسنجانی ها صاحب باغ های پسته فراوانی شوید که به کمک چاه های فراوان عمیق غیر مجاز آبهای زیرزمینی آن منطقه خشک را از بین ببرید و خیانت به محیط زیست ایران کنید و میلیاردها در جنگ به جیب بزنید لقب سردار سازندگی گرفته ولی اگر مانند شاه در سال ١٣٥٤ پیش بینی کنید جنگهای آینده برای پولاد و آب هست و ما باید پول نفت را صرف بستر مناسب برای این دو موضوع کنیم لقب شاه دیکتاتورمیگیرید ......
چه وقت میخواهیم خادم و خائن به ایران را بشناسیم ؟؟؟؟؟
اگر مانند مصدق به وقتش غش کنید وقتی استیضاح میشوید به عوض جواب منطقی به مشتی اوباش در خیابان پناه ببرید و بگوئید پارلمان اینجاست و کشور را راکد بگذارید تا انتقام اجداد خود را از پهلوی بگیرید از هیچ دسیسه ای بر علیه شاه جوان کوتاهی نکنید و....لقب قهرمان ملی عاشورای ٢٨ مرداد را میگیرد ولی کسیکه هدفش پیشرفت کشور و رفاه مردمش در این رکود هست لقب شاه خائن میگیرد .

نویسنده: آدم برفی

Sonntag, 25. November 2012

براستی ننگ بر اینهمه جهالت

براستی ننگ بر ایرانیانی که غافل از گیجی تاریخی خود به عزاداری برای قاتلان اجداد خود میپردازند. نذری برای کسانی میدهند که بکارت از دختران دلیر مردان میهنشان برداشتند و کودکان دختر و پسر آبا و اجدادشان را به غلامی و کنیزی به بازارهای برده فروشی بردند. گوشه ای از تاریخ لگد کوب شده کشورمان توسط تازیان اشغالگر که عینا ازسیاست نامه خواجه نظام الملک ( سایت جهانی ویکیپدیا) نقل میگردد:


خواجه نظام الملک در سیاست نامه گوید: «روزی معتصم بمجلس شراب برخاست و در حجره‌ای شد، زمانی بود، بیرون آمد و شرابی بخورد، باز برخاست و در حجره‌ای دیگر شد و باز بیرون آمد و شرابی بخورد و سه بار در سه حجره شد و در گرمابه شد و غسل بکرد و بر مصلی شد و دو رکعت نماز بکرد و بمجلس بازآمد و گفت قاضی یحیی را که دانی این چه نماز بود؟ گفت: نه. گفت: این نماز شکر نعمتی از نعمت هائی است که خدای عزوجل امروز مرا ارزانی داشت که این سه ساعت پرده بکارت از سه دختر برداشتم که هر سه دختر سه دشمن من بودند: یکی دختر ملک روم و یکی دختر بابک و یکی دختر مازیار گبر».[۳۱]
یاقوت در معجم الادبا از حمدون بن اسماعیل روایت کرد:«در مجلس معتصم سه کنیزک بودند، مرا پرسید که: ایشان را می‌شناسی؟ گفتم: نه. گفت: یکی از آن‌ها دختر بابک خرمی و دیگری دختر مازیار و سومی دختر بطریق عموریه است»

Samstag, 17. November 2012

زنده یاد ایرج میرزا و محرم !

از آنجا که محرم آغاز گردیده گفتم هممیهنانم از نظرات مرحوم ایرج میرزا نیز آگاه گردند. باشد که مقبول درگاه حضرت حق قرار گیرد !



       زنده یاد ایرج میرزا و محرم
بیچاره چه میكشی خودت را               دیگر نشود حسین زنده
كشتند و بمرد و رفت و شد خاك          خاكش عـلف و علف چرنده
من هم گویم یزیـد بد كرد                   لعنت به یزید بدكننده
اما دگر این كتل متل چیست                وین دسته خنـده آورنده
تخم چه كسی بریده خواهی                 با این قمــه‌های نا برنده
آیـا تــو سكینـــه‌ای كـه گـوئی             سو ایستمیرم عمیم گلنده
كو شمـر و تو كیستی كه گوئی            گل قویـما منی شمیـر النده
تو زینـــب خواهـــر حسینـی              ای نره خر سبیــل ‌گنـده؟
خجلـت نكشی میـان مـردم                  با این حركات مثـل جنده
در جنگ دو سـال پیش دیـدی             شد چند كــرور نفس رنده
از این‌همـه كشتـگان نگـردید              یك مو ز زهــار چرخ كنده
در سیـزده قرن پیـش اگـر شـد            هفتاد و دو سر ز تن فكنده
امـروز چرا تو می كنی ریش              ای درخور صد هزار خنده
كی كشته شـود دوبـاره زنـده              با نفــریــن تو بــر كشنــده
بــاور نكنـی بیـــــا ببنـــدیـم               یك شرط به صرفه برنده
صـد روز دگـــر بـــرو چـو امـــروز      بشكاف ســر و بكـوب دنــده
هی بر سر و ریش خـود بزن گل          هی بر تن خــود بمال سنده
هی با قمه زن به كله خویش               كاری كـه تبر كند به كنـده
هی بر سـر خــود  بزن دودستـی         چون بال كـــه می‌زنـــد پرنـده
هی گـو كـه حسیـن كفــن ندارد           هی پـــاره بكــن قبــای ژنده
گر زنـده نشــــد انـم به ریشـت           گر شـد ان تو به ریش بنده
!

 

Mittwoch, 14. November 2012

جواب به سفسطه گریهای زیبا کلام در صدای آمریکا !

 دیروز در باللاترین مصاحبه ای از زیبا کلام دیدم که توجه بسیارانی را جلب کرد. از آنجا که زیبا کلام مرد روزهای انتخابات است و همیشه در هنگام انتخابات و به منظور گرم کردن تنور انتخاباتی رژیم به میدان میآید و در تلویزیون جمهوری اسلامی بر خلاف اعتقادات 34 ساله و غیر قابل تغییر آن به در فشانی میپردازد،تصمیم گرفتم قسمتی از مصاحبه ی ایشان را در وبلاگم بگذارم که در مصاحبه با جمشید چالنگی از صدای آمریکاست. زیبا کلام بر خلاف عقایدی که در روزهای نزدیک به انتخابات پیدا میکند در این مصاحبه دموکراسی در آمریکا و عقاید بوش را مورد انتقاد قرار میدهد  اما جوابهای جالب خانم الهه بقراط ،مجال پشت هم اندازی بیشتر را به وی نمیدهد




لازم به یادآوری میدانم که همین زیبا کلام در مناظره ای که با حسین الله کرم در دانشگاه علوم پزشکی قزوین داشت نشان داد با ایران هم میانه ای ندارد و مثل حاکمان غاصب 34 ساله ایران،تنها دغدغه اش محمد تازی و دین سرکوبگر وی و صد البته نماینده این دین ستمگر در ایران میباشد. گوشه هایی از این مناظره که در سایت ایسنا بازتاب یافت را در ذیل میخوانید:


زیبا کلام با اشاره به حرف هايي که به برخي از افراد دولت نسبت داده مي شود گفت: باز تکليف من به لحاظ عقيده، تکليف روشني است، شما اگر به دانشکاه تهران بياييد واز دانشجويان من بپرسيد که آيا آقاي دکتر زيبا کلام عيد نوروز را به شما تبريک مي گويد يا نه يک دانشجو هم پيدا نمي کنيد که بگويد آقاي دکتر زيبا کلام عيد نوروز را تبريک مي گويد.مي دانيد چرا؟ چون من آن را خيلي قبول ندارم، از نظر من عيد، دو عيد قربان وعيد فطر هست همان دو عيدي که رسول الله جشن گرفته وبزرگ دانسته است.
زيبا کلام افزود:شما به صورت تيغ انداخته من نگاه نکنيد من يک موي محمد بن عبدالله را به صد تا کوروش، داريوش، خشايار و گذشته ايران، تخت جمشيد وپرسپوليس نمي‌دهم. من تکليفم با عقايد وافکارم روشن است، ولي کساني که تا ديروز متحد اين جريان بودند به نظر من بايد به مردم توضيح بدهند

(متن کامل این مصاحبه را در اینجا بخوانید:

http://old.isna.ir/ISNA/NewsView.aspx?ID=News-1787457