گفتگوی کمتر شنیده شده مصاحبه رادیو بی بی سی در سال 1982 با احمد خمینی (فرزند خمینی گجستک) که گرچه کوتاه است اما بسیار شنیدنی است و نشاندهنده اوج لا اوبالی گری خمینی و جنیاتکاری وی ،حتی از زبان پسرش میباشد. احمد در این مصاحبه میگوید پدرش در کودکی هر دو دستش ،سرش ویک پایش شکسته و صورتش نیز چندین بار شکسته بوده و وی از قول پدرش میگوید برادرش (آقای پسندیده) بسیار آدم منظم و تمیزی بودند و مردم به احترامش وقتی او را در راه میدیدند از الاغ پایین میآمدند اما من (خمینی) نزدیکیهای شب یکی باید میآمد و من را از لابلای آشغالها و گِلها و توی جوب پیدا کنه و ببره!!!
به نظر احمد خمینی، پدرش مجموعه ای از تضادها بود!!احمد در مورد خلق و خوی پدر جنایتکارش میگوید که او حتی راضی نبود یک مگس را امشی بزند بلکه آنرا میگرفت و از در اتاق بیرون میکرد اما اگر 1000 نفر جوان هم بیان و خلاف دین بکنند میگوید همه اینها را باید کشت!!!!. پیشاپیش از کیفیت پایین صدای کلیپ از شما پوزش میخواهیم. پس این شما و این حکایت پسر از پدر جنیاتکار:
به نظر احمد خمینی، پدرش مجموعه ای از تضادها بود!!احمد در مورد خلق و خوی پدر جنایتکارش میگوید که او حتی راضی نبود یک مگس را امشی بزند بلکه آنرا میگرفت و از در اتاق بیرون میکرد اما اگر 1000 نفر جوان هم بیان و خلاف دین بکنند میگوید همه اینها را باید کشت!!!!. پیشاپیش از کیفیت پایین صدای کلیپ از شما پوزش میخواهیم. پس این شما و این حکایت پسر از پدر جنیاتکار:
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen